میدونی وبلاگ الان داشتم به این حجم از ترس و نا امیدیم فکر میکردم که دلیلیش چی میتونه باشهچی میتونه باشه جز تمام شکست هام،حالا من الان چرا باید بتونم در مورد شکست های بزرگ تو این سن و سال حرف بزنم؟واقعا چرا؟اصلا انصاف نیسشایدم الان در راستای شکست نباشم ها ولی حالم بدجووووری گرفته وقتی متوجه میشم نمیتونم خوشحالی و ذوق صدمو بذارمترس از نشدن اونقدر در من زیاد شده که حالم داره از وضعیت موجود بهم میخورهمیخوام این پست رو ثبت داعم بکنم تا بتونم برم بقیه پست هامو بذارم حرف شصتو نهم...زندگی بعد از کنکور...
ما را در سایت حرف شصتو نهم...زندگی بعد از کنکور دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : niyazbano76 بازدید : 72 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1402 ساعت: 22:45